به گزارش تحلیل روز ، محمد عبداللهی در یادداشتی نوشت: درباره حجاب و مقابله با بیحجابی چند سوال مطرح است. آیا حکومت اسلامی و مردم در برابر بی حجابی اصلا مسئولیتی دارند؟ کدام دستگاه و ارگان کشور در مقابله با بیحجابی مسئولیت دارد؟ اگر نهی از منکر منجر به درگیری و تفرقه و شکاف اجتماعی شود چه باید کرد؟ چگونه میتوان هم با بی حجابی مقابله کرد هم اتحاد و همبستگی ملی را حفظ کرد؟ راه مقابله با بیحجابی چیست؟
- آیا حکومت اسلامی و مسلمانان در برابر بیحجابی مسئولیت دارند؟ قطعا! حجاب حکم صریح قرآن برای زنان مسلمان است و قطعا حکومت اسلامی و مسلمانان برای رعایت حجاب زنان مسئولاند. چنانکه برای جلوگیری از چشم چرانی مردان، دعوا و نزاع و زورگیری، سیگار کشیدن در محیط عمومی، شراب خوردن، ربا گرفتن و.. مسئولیت دارند.
- در جمهوری اسلامی ۲۶ دستگاه از جمله صداوسیما، وزارت ارشاد، نیروی انتظامی، سازمان تبلیغات اسلامی، شهرداری، وزارتخانه های: علوم، آموزش و پرورش، وزارت کشور و ارتباطات و بهداشت و ورزش و کار و خارجه و حتی مسکن و گردشگری، مرکز امور زنان و خانواده، ستاد احیای امر به معروف و نهی از منکر، سازمان بهزیستی، مجلس، قوه قضاییه و بسیج در موضوع حجاب مسئولیت دارند. از قضا از همه این ۲۶ دستگاه تنها دستگاهی که کار میکند و کارش به چشم میآید نیروی انتظامی است! یعنی درست دستگاهی که آخرین مسئولیت را دارد. صداوسیما تابحال حتی یک سریال بروز با موضوع حجاب (مستقیم یا غیرمستقیم) نساخته. وزارت ارشاد حتی نتوانسته برای بازیگران مسئله حجاب را اقناع سازی کند. ستاد امر به معروف، بدون ذرهای خلاقیت و با روشهای خشک و کلیشهای که از سال ۸۴ هیچ دستاوردی نداشته همچنان بر همان پاشنه میکوبد.
- ما برای مقابله با بیحجابی اول باید نگاهی به گذشته و عملکردهای قبلی این دستگاهها داشته باشیم و سپس برای آینده بیندیشیم. باید از خود و آنها سوال کنیم آیا حرکتهای شعاری جواب داده؟ آیا گشت ارشاد جواب داده؟ آیا حرکتهای انتظامی و امنیتی چهره به چهره جواب داده؟ باید تک تک این دستگاهها مطالبه و مواخذه شوند که کجا اشتباه کردند که حجاب به عنوان موضوع صدم دهه هشتاد به موضوع اول تا پنجم دهه چهارصد رسیده است. این دستگاهها باید مواخذه شوند که اشتباه کردید سریال نساختید. اشتباه کردید کار فرهنگی و رسانهای نکردید. اشتباه کردید کمپینهای موثر رسانهای نداشتید و در برابر کمپینهای ضدحجاب منفعلانه تماشا کردید. اشتباه کردید بدون جامعهشناسی و روانشناسی جامعه ایران رفتار کردید. درحالی که دشمن با روانشناسی دقیق جامعه ایران عمل کرد. دشمن به خوبی میداند مهمترین خصلتهای روحی جامعه ایران چیست. به عنوان مثال: جامعه ایران، دوستدار مظلوم است. بخصوص اگر آن مظلوم، زن یا دختر باشد. بخصوص اگر جوان باشد! جامعه ایران لجباز است، بخشی از این جامعه حتی کمربند ایمنی خودرو را صوری میبندد فقط بخاطر لجبازی با مامور راهنمایی رانندگی. حتی اگر به سلامتیاش لطمه بخورد. بخشی از این جامعه اگر یک مسئول امریکایی بگوید ما ایران را میزنیم، میگوید غلط میکنی! ولی اگر همان امریکای جنایتکار سفره هفت سین بیندازد، فریب میخورد و دوستی او را باور میکند! (چه بخواهیم چه نخواهیم چه انکار کنیم چه تایید، بخشی از جامعه ما واجد چنین روحیهای است). علت چیست؟ این جامعه هزاران سال تحت لوای حکومتهای ظالمانه پادشاهی زیسته و همواره حکومتها را در مقابل و بالای سر خود دیده. نه از خود و از دل خود. همیشه در حال لجبازی مخفی یا علنی با حکومتها بوده و هنوز این خصوصیت را دارد. دشمن به خوبی با استفاده از همین دو خصوصیت روحی، در قضیه مهسا امینی، مرگ یک دختر بیمار مغزی در محل گشت ارشاد را ظلم و حتی قتل یک دختر جوان در برابر حاکمیت تصویرسازی کرد و هزاران نوجوان و جوان جوگیر را با بالاترین شدت خشم و خشونت روانه خیابانها کرد. برخی از زنان را صرفا بخاطر لجبازی بیحجاب کرد تا بیحجابی و زننده پوشی و حتی سگ گردانی را به نماد ضدیت با حکومت تفسیر کنند!
پس شما تا روحیات و شرایط ذهنی و روانی جامعه را نشناسید نمیتوانید گامهای درست و دقیقی در حوزه مسائل اجتماعی بردارید.
- راه مقابله با بیحجابی چیست؟ فرهنگی؟ انتظامی؟ قضایی؟ امنیتی؟ همه موارد اما صرفا بر اساس یک راهبرد اصلی که در همه این حرکتها و برخوردها باید لحاظ شود:
راهبرد اصلی: هر نوع حرکتی برای ترویج حجاب و مقابله با بیحجابی باید با این پیشفرض صورت گیرد که طرف مقابل یک انسان و یک «زن» است با شرایط روحی، فکری و جسمی خاص. هر نوع گفتگو، هر نوع نصیحت، هر نوع تذکر، هر نوع حرکت فرهنگی، هر نوع نگاه و رفتار باید محترمانه و عاری از خشونت و تحقیر باشد. باید با هدف تاثیر واقعی باشد، نه افزایش خشم درونی او. او باید از رفتار شما، از نگاه شما، از کلیپ و فیلم و نقاشی و شعر و کلام شما احساس احترام و محبت کند. نه لجبازی و تحقیر و خشونت. هر نوع حرکتی که آغشته به خشونت یا تحکم و آمرانه باشد، اثردهی اش صرفا مقطعی یا معکوس است نه اینکه آن فرد را واقعا نسبت به رعایت حجاب، قانع کند. نه اینکه او را عاشق حجاب کند.
هر نوع «حرکت چهره به چهره» که محترمانه یا مهربانانه یا اقناعگر نباشد، واجد خشونت یا تحقیر یا خشک و صرفا آمرانه باشد، در جهت طراحی دشمن است و میتواند طبق خواست دشمن یک مهسا امینی دیگر به وجود دارد با عواقب وحشتناک. اصلا شکاف «حجاب، بیحجاب»، در وهله اول یک پروژه سیاسی است تا اعتقادی. در وهله اول برای درگیری اجتماعی و قطبی سازی جامعه ایران و تضعیف جمهوری اسلامی طراحی شده و سپس با اهداف فمینیستی و اسلامستیزی و فسادگستری. هدف این شکاف، شکل گیری آشوبهای خیابانی و نزاع حاکمیت – مردم و مردم – مردم است. هدف، تفرقهافکنی و از بین بردن همبستگی ملی و درگیری جمهوری اسلامی با مسائل داخلی است. بیدین سازی جامعه ایران، وقوع انقلاب جنسی و اشاعه فسادهای جنسی هدف درازمدت و ثانویه پروژه کشف حجاب است.
در اینجا مشخص میشود که سازمانها و دستگاههای مرتبط با مسئله بیحجابی، تاکنون چه اشتباهات هولناکی داشتهاند. درحالیکه میتوانستند بجای زنهای کادری و پلاکارد زده و چادری سفت و سخت، که صرفا با تذکر آمرانه و یا با پر بر سر زنان بیحجاب میزنند تا او بدون هیچ اقناعی روسری سر کند، با بکارگیری زنان مسن و حتی مانتوی ولی باوقار و یا به صورت غیررسمی و غیرکادری تنها ۲ دقیقه وقت بگذارند با طرف مقابل سخن بگویند که او واقعا چرا باید حجاب داشته باشد. صحبت کنند، نه تذکر. اقناع کنند، نه دستور. گفتگو کنند، دوست شوند نه دعوا و دشمن.
در اینجا روشن میشود هر حرکت “ماست پاشانهای” حرکتی در جهت خواست دشمن و بلکه کاتالیزور و آرزوی دشمنان ماست.
- یکی از بانوان استاد دانشگاه نقل میکرد که “در جلسات ابتدای ترم چند تن از دانشجویان کم حجاب کلاسم با گارد و جبههگیری آتشین پرسیدند «چرا نباید آزاد باشیم؟ چرا نباید هر جور دلمان خواست بگردیم؟ و زیباتر باشیم؟ این حق ماست که هر طور دوست داریم لباس بپوشیم. اصلا چرا باید حجاب داشته باشیم؟» من پاسخ دادم: چرا حجاب؟ بخاطر اینکه حجاب، زیباییهای جنسی و زنانه مرا میپوشاند. من هیچ مردی جز همسرم را لایق نمیبینم که زیباییهای زنانهام را تماشا کند و از آن لذت ببرد. چرا باید زیباییهای زنانه من، مو و سینه و گردن و ساق پایم در زیر چشم و پای مردهای خیابانی، و برای ارضای هوسهای چشمی و جنسی آنها خرج شود؟! او به چه حقی باید از زیباییهای جنسی من که مختص همسرم است، لذت ببرد؟ آنچه به عنوان «حق پوشش زن» مطرح است در حقیقت «حق دید زدن مردهای غریبه» است. آنها مفاهیم زشت را با کلمات زیبا به ما قالب کرده اند. دقیقا بخاطر همین بیحجابی قدم اول است. بعدش چشمچرانی. بعدش خیانت و طلاق. بعدش زنا و تجاوز و خشونتهای جنسی و.. است. این روند طبیعی ماجراست، ورای دین.”
این بانو میگفت پس از این صحبت دو دقیقهای من، دانشجویانی با آن روحیات، نرم و آرام شدند. برخی سر به زیر انداختند و حالت لجاجت خود را کنار گذاشتند و دیگر تا پایان ترم هیچ بحثی درباره حجاب سر کلاسم مطرح نکردند.
فرض کنید با تک تک زنان بیحجاب و کم حجاب، با همین لحن آرام و منطق مند، فلسفه حجاب گفته شود، درصد قابل توجهی از آنها اقناع میشوند و نیازی به تذکرهای مداوم و لجاجتهای بعدی آنها نیست. در روزگاری که رسانه ما از زمان و از موضوعات روز و مورد نیاز جامعه عقب مانده است، سریال سازی گفتمانساز و انسانساز تلویزیون و نهادهای فیلمسازی ما تعطیل است، شاید صحبت کردن و گفتگوی چهره به چهره با تک تک این زنان تاثیرگذار باشد. نه فقط با آنها که با تک تک اصناف و بازاریان و آن راننده تاکسی. اگر تک تک اینها بدانند چرا یک زن مسلمان در کشور اسلامی باید حجاب داشته باشد، جامعه خود به خود قادر به مهار ناهنجاریهای اجتماعی میشود و دیگر لازم نیست جور همه این فرهنگسازیهای انجام نشده را نیروی انتظامی با پلمپ فروشگاهها و رستورانها بکشد. صاحب فروشگاه خود در برابر «خیانت یک بیحجاب به کیان خانواده ایرانی» به «کرامت زن باحجاب و قداست حرکت او برای حفظ نجابت و پاکی شوهر و مرد خانواده دیگری» واقف است و همه بار مسئولیت بر دوش پلیس نخواهد بود. چنانکه در کشورهای عربی بدون اینکه حجاب به بحران تبدیل شود، جامعه صرفا با «نگاه خود» زن باحجاب را به عنوان «زن باکرامت» «زن با حریم» و زن بی حجاب را به عنوان «زن ارزان» «زن بدون حریم» یا «زن غیرمسلمان» دسته بندی میکند و با وجود نداشتن قانون، قاطبه زنان این جوامع باحجاب هستند.
نکته آخر. عزیزان در موضوع حجاب، به صبر و شکیبایی بسیار احتیاج داریم. صبوری فعال کلید این مشکل است. صبوری، اقناع، آرامش.
پایان پیام/