تحلیل روز-گروه سینما و تئاتر: «عدالت» مفهومی است که از مشروطه به این سو در همه ادوار تاریخی کشور یکی از موضوعات اصلی و مهم بوده است و دولتهای مختلف هرکدام به گونهای این «دال مرکزی» را مورد توجه قرار دادهاند. اما اینکه گفتمانهای مختلف نسبت به این موضوع تا کجا موفق بودهاند نیاز به پژوهشهای کمی و کیفی بسیار دارد.
یکی از حوزههایی که با «عدالت» رابطه دارد و به نظر میرسد در عدالت پژوهی مغفول مانده است، «فرهنگ» است. «عدالت فرهنگی» بر خلاف عدالت اقتصادی از توزیع صرف صحبت نمیکند چرا که احتمالاً انحصار عدالت اجتماعی در عدالت توزیعی و یکسان انگاری عدالت اجتماعی با توزیعی حداقل در عرصه فرهنگی میتواند ما را دچار یک خطای راهبردی و نوعی تقلیل گرایی کند.
طی دهههای گذشته در میدان فرهنگی کشور موضوع عدالت فرهنگی کمتر مورد بحث بوده است. موضوعی که دولت سیزدهم بیشتر از هر دولتی آن را در مرکز توجه قرار داده است. در این گزارش تلاش خواهد شد از منظرهای مختلف به موضوع ورود کنیم و با تمرکز بر هنرها و مدیریت هنری کشور، به واکاوی مفهوم عدالت در میدان فرهنگی کشور بپردازیم.
*عدالت فرهنگی در سینما به گواه آمار
مطابق با آمار سامانه مدیریت فروش و اکران سینما (سمفا) تعداد کل مخاطب سینمای ایران در ۳۰ روز اخیر ۸۱۹۱۱۷ نفر بوده است، این تعداد مخاطب در ۴۶۲۷۰ سانس به تماشای آثار سینمایی نشستند.
اما در این آمار نکته قابلتوجه آمار مخاطبان استانهای دیگر کشور بهجز پایتخت است، ۵۳۸۶۳۵ نفر در ۳۰۱۹۳ سانس در دیگر استانهای کشور به تماشای آثار نشستند و این یعنی تنها ۲۸۰۴۸۲ نفر تنها در تهران و در ۱۶۲۶۱ سانس مخاطب هنر هفتم بودهاند.
این یعنی ۳۵ در صد کل مخاطبین سینمای کشور تنها متعلق به پایتخت بوده و باقی ۳۰ استان کشور همگی ۶۵ درصد آمار را به خود اختصاص دادهاند. به نظر می رسد این تعداد مخاطبان نسبت معناداری با توزیع فضایی سینماهای کشور دارد.
اگر به آمار پراکندگی تعداد سینماها در کشور نیز مراجعه کنیم استان تهران با چیزی نزدیک به ۲۲۰ سالن سینما ۳۵ درصد سالنهای کشور را نیز به خود اختصاص داده است، درصدی که برای دیگر استانها در بهترین حالت در استان اصفهان به عدد ۸ درصد رسیده است.
این آمار در تعداد صندلیهای سینما نیز شرایط مشابهی دارد، همه این دادهها نشاندهنده تمرکز اصلی سینما در تهران است؛ اتفاقی که قاعدتاً بخش بسیاری از جامعه مخاطبین سینما را از دسترس خارج میکند.
در روزهای اخیر تعداد مخاطب سینما نیز به یکی از مسائل اصلی و اساسی سازمان سینمایی تبدیلشده است، مخاطبی که کاهش پیدا کرد و حتی به مرز ۱۲ مخاطب در هر سانس سینمایی رسید، هرچند این روند با اقدامات سازمان به شرایط رو به رشد نزدیک شد و تا ۱۸ مخاطب در هر سانس رشد کرد اما همچنان سینما با روزهای اوج خود فرسنگها فاصله دارد.
همچنین تعداد آثار تولیدی تئاتر نیز نسبت به گذشته کاهشی جدی داشته و آثار روی صحنه نیز با مخاطب کمی مواجه میشوند.
به نظر ادغام این مطالب، یعنی سیاست عدالت فرهنگی و تمرکززدایی و کمبود مخاطب سینما و تولید تئاتر میتوانند کمک متقابلی به یکدیگر داشته باشند. بیشک توزیع فضاهای فرهنگی کشور، همچون سالنهای سینما و تئاتر می تواند قدمی باشد در مسیر تحقق عدالت فرهنگی در کشور.
*توجه به شهرستانها
هرچند در این بازه ۳۰ روزه باید در نظر گرفت که همین محدود سینماهای استانی هم ظرفیت کامل خود را پر نکردهاند اما وجود مناطق بی سینما در برخی استانها و البته پراکنده اشتباه استانی نیز در این شرایط مؤثر است.
همچنین دیگر نکته مهم در نگاه فرا تهرانی به سینما قطعاً ساخت آثار سینمایی با فضای تمامی استانهای کشور خواهد بود، همچنین برگزاری استانی جشنوارهها نیز میتواند کمکی جدی به این شرایط داشته باشد.
*مسیر سخت تئاتر
وضعیت استانی تئاتر نیز چنگی به دل نمیزدند به شکلی شاید تعداد سالنهای تئاتر در تهران تنها کمی کمتر از تعداد تماشاخانههای دیگر استانهای ایران باشد، اتفاقی که هنر نمایش را به شکلی عجیب در مرکز کشور متمرکز میکند، البته تئاتر به جهت برگزاری جشنوارههای فرا تهرانی و نگاه به تولید استانی وضعیت بهتری نسبت به سینما دارد.
*رویدادها بازوی مهم عدالت فرهنگی در تئاتر
یکی از مهمترین اتفاقات و مسائل که میتواند کمک بزرگی به عدالت فرهنگی و البته تمرکززدایی در تئاتر کند، رویدادها و جشنوارهها هستند، رویدادهایی که در تئاتر باعث رونق این هنر در شهر محل برگزاری میشوند.
جشنوارههای تئاتری به واسطه اجرای زنده در طول رویداد، درصورت برگزاری خارج از پایتخت هنرمندان شهرستانی را درگیر میکند، این اتفاق در صورت تکامل با حمایت از آثار برای اجرای عمومی و همچنین در صورت ایجاد زیرساختهای مناسب هنر نمایش را در شهر مقصد رشد خواهد داد.
در این میان جشنواره تئاتر مقاومت بهعنوان جشنواره ابتدایی تئاتر در سال جاری گام اول را در تمرکز زدایی فرهنگی برداشت؛ هجدهمین دوره از این جشنواره در یزد، شیراز و مشهد مقدس برگزار شده و بخش نمایشنامه نویسی آن هم در استانی دیگر برگزار خواهد شد، این اتفاق خود کاتالیزور بزرگی برای عدالت فرهنگی در تئاتر خواهد بود.
بخش استانی جشنواره تئاتر فجر نیز بعد از چند دوره در دوره چهلویکم احیا شد تا این جشنواره هم بهعنوان ویترین تئاتر ایران و مهمترین جشنواره این هنر قطار عدالت فرهنگی را به سمت هدف خود حرکت دهد.
*هنرهای تجسمی و ضرورت تمرکز زدایی
در بین هنرهای مختلف وضعیت هنرهای تجسمی کشور وضعیت عجیبی است، طی دو ماه گذشته عموم گالریها در تعطیلی به سر بردهاند، محدود گالریهایی هم که تلاش داشتهاند با برپایی نمایشگاه فعالیت خود را از سر بگیرند با هجمههای بسیاری از سوی کاربران معترض فضای مجازی قرار گرفتهاند. در واقع «مارپیچ سکوت»ی که طی ماههای اخیر هنرمندان را در بر گرفته است بیش از هر فضای دیگر در میدان هنرهای تجسمی حکم فرما است. موضوعی که معیشت هنرمندان هنرهای تجسمی را با مشکلات فراوانی روبرو کرده است.
جدا از بحث فعالیت گالریها، درباره موضوع عدالت فرهنگی در این حوزه ذکر چند نکته ضروری است. اول اینکه گالریهایی کشور به سه دسته تقسیم میشوند، گالریهای بخش خصوصی که ذیل مرکز هنرهای تجسمی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی مجوز گرفته و فعال هستند، گالریهای شهرداری و گالریهای حوزه هنری.
در این بین میدان داران اصلی این حوزه، گالریهای بخش خصوصی هستند که ذیل مرکز هنرهای تجسمی فعال هستند. گالریهایی که بازار اصلی هنرهای تجسمی را شکل میدهند و گفتمانهای هنری را هم صورتبندی میکنند.
در یک نگاه کلی میتوان گفت بیشتر گالریها از جمله دههای گالری(نگارخانه) ارزشمند شهرداری تهران در شرایط نچندان مناسبی قرار دارند. این روزها عموما گالریهای که ذیل شهرداری تهران فعال هستند، به واسطه فقدان نیروها و کارشناسان متخصص کارایی خود را در عرصه عمومی از دست دادهاند. البته این موضوع ربطی به این یا آن شهردار ندارد و طی دو دهه گذشته این نگارخانهها روز به روز کم رونق تر شدهاند و در سالهای اخیر دیگر تقریبا کارایی خود را از دست دادهاند.
با این همه بیش از ۹۵ درصد فعالیتهای اصلی میدان هنرهای تجسمی کشور در گالریهای شهر تهران متمرکز است، برخی از کلان شهرهایی چون اصفهان، تبریز و مشهد طی سالهای اخیر صاحب گالریهای خصوصی شدهاند اما همچنان بسیاری از شهرها فاقد فضاهای مناسب برای ارائه آثار هنرهای تجسمی هستند.
هنرهای تجسمی( نقاشی، گرافیک، سفال و سرامیک، حجم، کاریکاتور، تصویرسازی، نگارگری، خوشنویسی و…) یکی از بزرگترین میدانهای هنری کشور است که متاسفانه مدتها بی هیچ چشماندازی به حال خود رها شده بود. حضور رئیس جمهور دولت سیزدهم در موزه هنرهای معاصر تهران، نوید این را میداد که در این دولت توجه ویژهتری به هنرهای تجسمی صورت گیرد. شاید اگر نبود بحران خود خواسته این روزهای گالریها، این امکان وجود داشت تا جریان هنرهایتجسمی کشور در وضعیت دیگرگونهای قرار گیرد.
اما بیشک در این وضعیت بحرانی که میدان هنرهای تجسمی کشور را گرفته است، میبایست به این فکر شود که چگونه خونی تازه در کالبد بیجان آن تزریق کرد. به نظر می رسد دولت جدید میتواند با تمرکز بر این میدان قدمهای مهمی را برای بهبود معیشت هنرمندان بردارد.
بررسیها نشان میدهد که مدیریت مرکز هنرهای تجسمی کشور به درستی این نکته را دریافتهاست که یکی از راههای بهبود شرایط این رشته بسیار مهم، میتواند توجه و تمرکز بر هنرمندان شهرستانی باشد. تمرکز زدایی از تهران و عوض کردن میدان بازی میتواند راه را برای فعالیتهای هنرمندان نوظهور تجسمی باز کند. از این رو است که در این دوره این تمرکز زدایی در دستور کار قرار گرفته است.
*آموزش هنر برای همه، شاید مهمترین گام
در بین فعالیتهای انجام گرفته در حوزه فرهنگ و هنر دولت سیزدهم، شاید بتوان گفت یکی از مهمترین آنها طرح «آموزش هنر برای همه» که توسط «دفتر برنامهریزی و آموزشهای هنری» وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی با هدف گسترش عدالت آموزشهای فرهنگی و هنری در سراسر کشور به ویژه در مناطق کمتر توسعه یافته و مرزی اجرا شده است و دوره نخست آن اجرا شده است.
بر اساس گفتههای متصدیان این طرح در راستای سیاستهای محرومیت زدایی دولت مردمی و به تبع آن برنامههای عدالت محور وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی با هدف توسعه عدالت آموزشهای فرهنگی و هنری و به منظور دسترسی رایگان همگان به امکانات آموزشی در حوزه فرهنگ و هنر، برگزار شده است.
یکی از ویژگیهای این طرح، بهره بردن از کارشناسان بومی هر منطقه است. موضوعی که همواره مهمترین اتفاق برای ترویج رویدادهای منطقهای است. ناگفته پیدا است که فعال کردن هنرمندان منطقهای و بومی مهمترین راه برای تمرکززدایی فرهنگی هنری و البته هدف آن خواهد بود.
به نظر میرسد آموزش اهالی بومی هر منطقه و افزودن آنها به جامعه هنرمندان نیز کمک شایانی به رونق هنر در شهرستانها خواهد کرد، اتفاقی که شاید بیش از هر چیز دیگری اعم از جشنواره و غیره مورد استقبال اهالی شهرستانها قرار بگیرد.
طرح «آموزش هنر برای همه» ابتدا در سطح ۱۱ استان از بهمن ماه ۱۴۰۰ آغاز شد که با استقبال فراوان و افزایش ۱۰ استان دیگر، طرح در فاز اول در سطح ۲۱ استان اجرا شد و در نهایت در اولین مرحله ثبت نام این طرح، بیش از ۳۸ هزار نفر متقاضی در سامانه آموزش هنر ثبت نام نموده بودند که دورههای آموزشی آنها تا پایان شهریورماه سال جاری برگزار و گواهیهای شرکت در دوره برای هنرجویان صادر شده است.
*مسیری که رو به رشد است
بررسیها نشان میدهد که طی ماههای اخیر مسیر حرکت فرهنگ و هنر به سمت استانها در حال تسریع است، به طور مثال هفته گذشته جشنوارههای تئاتر استانی برگزارشده و هنرمندان از هر استان آثار خود را به رقابت گذشتهاند، جشنواره تئاتر مقاومت بهعنوان آخرین جشنواره تئاتری برگزارشده نیز بخشهای مختلف خود را در استانهای متفاوت برگزار کرد تا کاتالیزور روند تمرکززدایی هنر باشد.
فضای سینما و سازمان سینمایی نیز شرایط مشابهی دارد، از طرفی سفرهای استانی محمد خزاعی و نظارت بر شرایط استانی سینما و تلاش برای بهبود اوضاع آنها و از طرفی نگاه استانی جشنوارههای مختلف سینمایی برای تولید آثار خارج از پایتخت و توجه به هنرمندان استانی باعث به وجود آمدن مسیر سبز سینما به سمت عدالت فرهنگی شده است، اتفاقی که با افتتاح سینماهای جدید در استانهای مختلف روند تکاملی خود را پیدا خواهد کرد.
آموزش هنر برای همه هم با افزودن افراد زیادی به جامعه هنرمندان کشور و فعال کردن ظرفیت هنرمندان شهرستانها گام مهمی در راستای عدالت فرهنگی برداشته است.
*عدالت، رمز همیشگی موفقیت
در تحلیل نهایی بررسیها نشان میدهد گفتمانی متمرکز بر عدالت فرهنگی در سینما، تئاتر، هنرهای تجسمی و آموزش هنری مسیر خود را باز کرده است، مسیری که برای تحقق یافتن نیاز به همتی جدی دارد و میتواند تحولی مهم را در کشور ایجاد کند.
به واسطه اهمیت موضوع طی هفتههای اخیر تلاش خواهیم کرد فعالیتهای معطوف به «عدالت فرهنگی» در کشور را رصد کرده و از زوایای تازهای به موضوع بپردازیم. در میدان فرهنگ و هنر کشور، تولیدهنری، توزیع هنر، مصرف هنر، آموزش هنر و پژوهش هنر(سینما، تئاتر، هنرهای تجسمی و…) بخشهای متخلفی هستند که میبایست بحث عدالت در آنها را مورد مطالعه قرار داد. از این رو تولید گزارشهای تحقیقی، برگزاری نشستهای تخصصی و گفتگو با صاحب نظران این حوزه در دستور کار خواهد بود.
پایان پیام/