تخریب اقدامات انقلابی وزیرکار، منافع چه کسانی را تامین می کند؟! / علت دست و پازدن برخی گروهها و جریانات خاص چیست؟!

تحلیل روز/ سید هدایت موسوی: اگر بخواهیم به یک زبان ساده و همه فهم در مورد انتقاد و تفاوت آن با تخریب و جوسازیهای ناصواب مطلبی را بیان نمائیم باید بگوئیم که انتقاد اصولی و دلسوزانه با هربیان و زبانی و از سوی هر فرد یا جریانی همیشه راه گشا و دارای اثر مثبت در پیشبرد تمامی امور، کارکردها و برنامه ها است؛ بنابراین وقتی نظرات و رویکرد های مختلف در خصوص یک موضوع مشخصی مورد واکاوی قرار بگیرد به راحتی می توان سره را از ناسره تشخیص داد و به این که چه نظری از روی چه هدف و غرضی بیان شده است پی برد و مطابق با شأن آن برخورد نمود.
گاهی در مسیر حرکت و تعالی، انتقادی درست و برمبنای آگاهی مطرح می شود که توجه به آن می تواند به نتیجه بخش بودن فرایند پیش روی کمک کند و چه بسا در برخی موارد موجب اصلاح فرایند و رفع خطاهای احتمالی گردد که در این شرایط هر فرد عاقلی باید با آغوش باز پذیرای آن باشد؛ اما، برخی مواقع موضوعات و نگاههایی با پوشش انتقادی مطرح می شود که صاحبان آن بیشتر حکم گرگ در لباس میش را دارند و عموما از یک جریان و سازمان مشخصی منتج شده و بر یک ساختار و شاکله ی اجرایی خود را تحمیل نموده و همواره موجب تخریب دستاوردها و برنامه های آن دستگاه و ساختار اجرایی شده و عمدتا نتیجه ای جز پهن شدن خوان گسترده مشکلات و گرفتاریها برای ذینفعان و مردم عزیز به همراه نداشته است ؛ اما، عده ای قلیل و یا جریانی مشخص از سرریز این گرفتاریها و مشکلات فربه می شوند.
در چنین شرایطی اقدامات ساختاری و برنامه های مبتنی بر تحول خواهی و نوگرایی در راستای تقویت بنیه های اجتماعی و فرهنگی و اقتصادی و … همواره مورد تاخت وتاز جریانات سوء و صاحبان رانت و فساد تشکیلاتی قرار خواهند گرفت؛ بنابراین، افراد عافیت طلب و طماع هرگز نمی توانند مجری این ایده های نوآورانه و تحول خواهانه و به اصطلاح مبتنی بر مدار انقلابیگری باشند.
دولت سیزدهم با شعار تحول و عدالت محوری موفق به اخذ اعتماد مردم عزیز ایران اسلامی گردید و طبیعتا بخاطر این تعهدی که در مقابل مردم و انقلاب اسلامی برایش ایجاد شده است، می بایست در راستای عمل به وعده های خود برنامه های مدون وقابل دفاع ارائه نماید که خوشبختانه بیشتر برنامه های خود را در همان ایام انتخابات به سمع و نظر مردم و ولی نعمتان انقلاب اسلامی رساند و اساسا مردم هم مبتنی بر همین برنامه ها و نگاههای عملکردی به آن رأی دادند؛ بنابراین اجرای آنها حتما یک تکلیف است و هرکسی در مسند اجرایی حوزه های مختلف دولتی قرار بگیرد ملزم به اجرای این تعهدات و برنامه های اعلام شده است.
بعد از روی کار آمدن دولت جدید و براساس برنامه های اعلام شده، وزاری دولت طرح های متنوعی را برای اجرا در دستور کار خود قراردادند و برای اجرای آنها هم به صورت لحظه به لحظه و روزشمار به مردم گزارش عملکرد داده اند؛ به گونه ای که مردم عزیز در جریان تمام جزئیات امور قرار بگیرند.
فلذا، وقتی چنین تغییرات گسترده ای در ساختار فکری و سازمانی یک دستگاه عریض و طویل مثل وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی رخ می دهد، طبیعی است که جریاناتی که از سیاستهای پیشین سود می بردند، منافع خود را در خطر دیده و شروع به دست و پازدن می کنند و برای تخریب و به حاشیه راندن این گفتمان جدید دست به هرکاری خواهند زد.
در شرایط جدید و پیش روی وزارت کار، دو گروه عمده اقدام به انجام عملیات روانی و فعالیتهای تخریبی علیه خادمان ملت در این وزارتخانه کرده اند؛ که ماهیت این گروهها وجریانات ناصواب دارای دو صورت مجزا اما هم رنگ و هم شکل است؛ یک گروه جریاناتی هستند که در ساختار گذشته ی وزارتخانه صاحب قدرت و رانت و بهره بوده اند و رفتارشان همراه با نوعی تبختر و نگاه بالا به پایین به مردم و خادمان آنها در دولت است و خود را قوه ی عاقله و تصمیم ساز کشور می دانند و هرکسی را که در دایره ی خود نبینند را با نگاهی عاقل اندر سفیه ورانداز می کنند و برخوردشان با جریانات مقابل همواره همراه باتوهین و تحقیر و تخریب می باشد؛ اما، دسته ی دوم گروهی هستند که خود را دوستدار مردم و انقلاب می دانند و احتمال بسیار هم اینگونه هستند؛ ولی در شرایط فعلی به خاطر قدرت مداری و تلاش برای رسیدن به مناصب مختلف، توجه شان از مردم و انقلاب به کلی به حاشیه رفته و تمام توان تشکیلاتی و رسانه ای خود را معطوف به کسب جایگاههای بیشتر در ساختار اداره ی کشور و کنار زدن گروههای همسو و هم عرض نموده اند، که طبیعتا این موضوع و انحراف عملکردی به خودی خود آفتی مخرب تر از تحرکات گروه نخست را به همرا دارد.
در مقابل این دوجریان و روی دیگر سکه اما، وجود انتقاد ها و نصایح درست و اصولی نیروهای مخلص و انقلابی و مردم عزیز کشور در راستای بهبود وضع موجود و تقویت اهداف و بنیه ی فکری دولت عدالت محور است که این هم، حتما باید مورد توجه و عنایت خاص دولتمردان و خادمان مردم قرار گرفته و مواظبت نمایند که متاثر از آن جریان سازیهای سوء به حاشیه نروند؛ چراکه توجه به این نقدهای اصولی بدون تردید موجب رشد و بالندگی و موفقیت در تمامی امور خواهد شد.
با این شرح مختصر تکلیف خادمان مردم در وزارت کار و سایر وزارتخانه ها و دستگاههای اجرایی با جریانات موصوف مشخص است و طبعتا اگر بخواهند نگاه انقلابی دولت سیزدهم را در تمامی حوزه های عملکردی خود جاری نمایند باید با اقتدار و بدون کوچکترین اغماض و لرزشی به سوی اهداف خود گام بردارند و این نکته ی مهم را مدنظر داشته باشند که اگر تحت تاثیر جوسازیها و تحرکات مخرب این دوجریان مطرح قرار گیرند به بدترین وجه ممکن منافع عمومی را مورد آسیب قرار خواهند داد، و اگر با هوشمندی و تشخیص درست از مواضع انتقادی موثر بهره مند شوند مسیر پر پیچ و خم خدمتگذاری به مردم و انقلاب اسلامی را با موفقیت و تضمین بیشتری طی خواهند نمود.