• امروز : چهارشنبه - ۲۱ آذر - ۱۴۰۳
  • برابر با : 10 - جماد ثاني - 1446
  • برابر با : Wednesday - 11 December - 2024
19

راهبرد خودکفایی در تولید گندم و امنیت غذایی

  • کد خبر : 2872
  • ۰۸ خرداد ۱۴۰۱ - ۱۳:۳۵
راهبرد خودکفایی در تولید گندم و امنیت غذایی
در شرایط کنونی اگر همچنان گندم و آرد به همان شیوه سابق در کشور یعنی با یارانه دولتی تولید و توزیع می‌شد، قطعاً و یقیناً ظرف مدت کوتاهی ذخیره گندم کشور به سرعت خارج شده و ایران با یک بحران خطرناک و سنگین غذایی رو به رو می‌شد.

اختصاصی تحلیل روز / دکتر میلاد تقی پور، محقق و پژوهشگر: توضیح شرایط کنونی کشور و ارتباط آن با وضعیت فعلی جهان کاری بسیار پیچیده و طولانی است و تلاش خواهد شد که برای کوتاه کردن این متن اعداد و آمارهای خلاصه و دقیق ارائه شود. اما وقوع مشکلات متعدد مرتبط با امینت غذایی در کشور ایران پیشینه طولانی دارد و در دوره‌های مختلف تاریخی خشکسالی‌ها و قحطی‌های مرگبار و هولناکی به وقوع پیوسته است که دو مورد از آن‌ها اشاره می‌شود.
جزئیات سفر قم دلخراش و مناظر دیده شده وحشتناک بود. اجساد مردگان جاده‌ها را پوشانده و هوا را با تعفن ناشی از گندیدن آن‌ها مسموم می‌کرد. خانه‌ها از افراد در حال احتضار، که شیون و رنج‌های آن‌ها مناظر غیرقابل وصفی را به وجود آورده، پر بود. دهات خالی و خاموش، همانند خانه ارواح، توسط دسته‌هایی از سگ‌ها، که با زنده‌ها برای تصاحب مرده‌ها مبارزه می‌کردند، مورد تهاجم قرار گرفته بود (متنی که خواندید سفرنامه یک مسلمان افغانی است که در سال ۱۲۴۹ شمسی به ایران آمده بود).
در آن زمان به دلیل دو سال خشکسالی متوالی بخش زیادی از زمین‌های زیر کشت گندم از بین رفت و قیمت نان در مدت بسیار کوتاهی ۱۶ برابر شد. مردم مجبور بودند برای نجات از مرگ گوشت حیوانات بارکش، علف و حتی یونجه بخورند. در اصفهان، بوشهر و قزوین شورش رخ داد و دولت مجبور شد برای تأمین غذا از روسیه آرد بخرد اما این اقدامات چندان مؤثر نبود و در اثر فقط ۱ سال کمبود گندم از جمعیت ۹ میلیونی ایران در آن ایام “یک میلیون و پانصد هزار” نفر در اثر گرسنگی مردند. اما حوادث بدتری در راه بود. مردم گرسنه که رنج بی‌غذایی آن‌ها را دچار جنون کرده بود به خوردن گوشت انسان روی آورده بودند. آدم‌خواری جرمی است که تاکنون در ایران ناشناخته بوده و از این رو مجازاتی برای آن در قوانین این کشور وجود نداشت. مجرمین اغلب زنان هستند و قربانیان، کودکانی که از جلوی خانه‌هایشان ربوده می‌شوند یا در شلوغی بازار دیده شده، مادران از اینکه برای گدایی تکه نانی کودکانشان را تنها بگذارند، می‌هراسند، زیرا ممکن است در غیبت آنان کودکانشان ربوده و خورده شوند. نظمیه تعدادی خاطی را دستگیر کرده است. هشت زن را بازداشت کرده‌اند که اعتراف کرده‌اند تعدادی کودک را ربوده و خورده‌اند و عذرشان این بود که گرسنگی آن‌ها را به چنین جرم هولناکی وادار کرده است… روز بعد در هشتم می، مورد هولناک‌تر دیگری از آدم‌خواری کشف شد. این روابط افسر اطلاعات بریتانیا ماترین هنری داناهو از ماموریت خود به ایران در سال ۱۲۹۷ است. یعنی ۴۸ سال پس از قحطی اول که در سال ۱۲۴۹ رخ داد. او شرح این سفر را در کتاب تلخی به نام “ماموریت به پرشیا” آورده است.
در ۲۹ تیر ۱۲۹۳ احمدشاه قاجار پس از پدرش محمدعلی شاه تاج پادشاهی را بر سر گذاشت. هنوز چند روز بیشتر نگذشته بود که در مرداد ماه همان سال مطابق ژوئیه ۱۹۱۴ میلادی جنگ جهانی اول با ترور پادشاه امپراطوری اتریش – مجارستان آغاز شد. ایران که در آن سال‌ها اوضاع بسیار آشفته‌ای داشت در این جنگ اعلام بی‌طرفی کرد اما خیلی زود از جنوب توسط بریتانیا و از شمال توسط روس‌ها تسخیر شد. در آن زمان مهم‌ترین بحران به وجود آمده از این جنگ خانمان سوز بحران امنیت غذا و به طور خاص «بحران گندم» بود. در این شرایط هر کشوری تلاش می‌کرد تا ذخایر گندم خود را افزایش داده و از طریق انبار کردن آن جان مردم خود را از گرسنگی نجات دهد. در این احوال یتیم خانه ایران مانند تکه گوشتی در دهان روس و انگلیس مزه می‌کرد و آن‌ها تمام انبارهای گندم ایران را مصادره و به خارج از ایران منتقل کردند. نتیجه عملی این اقدام مساوی بود با یک قحطی بزرگ و سراسری در ایران که تا به حال تاریخ آن را تجربه نکرده بود. در چنین شرایطی نان کمیاب یا نایاب شد، قیمت گندم به طلا رسیده و از همه غم‌انگیزتر آنفولانزای اسپانیایی، وبا و طاعون به دلیل هجوم انگلیس و روسیه از اروپا به ایران رسید.
از همه وحشتناک‌تر اینکه دولت بریتانیا با مسدود کردن مرزها و بنادر کشور مانع از رسیدن گندم و آرد به ایران شد و عملاً مردم ایران را به یک مرگ دسته جمعی تدریجی کشاند که حاصل آن کشته شدن حدود “چهار تا هشت میلیون” نفر ظرف مدت ۲ سال در ایران در اثر گرسنگی و بیماری بین سال‌های ۱۲۹۶ تا ۱۲۹۸ بود. این یک قحطی بزرگ بود.
این اقدام بریتانیا یک حرکت بنیادی و جهنمی در جهت زمینه سازی برای روی کار آوردن یک دولت جدید در ایران در راستای اهداف استعماری بود که با فتح تهران توسط رضا خان و هدایت افسر ارتش بریتانیا ادموند آیرونساید در سال ۱۲۹۹ یعنی یکسال بعد محقق شد.
قریب به ۱۰۰ سال از آن زمان می‌گذرد و امروز جنگ بین دو تولید کننده اصلی گندم در جهان یعنی روسیه و اکراین جهان را به سمت یک بحران غذایی وحشتناک سوق داده است. پس از شروع این جنگ بلافاصله قیمت جهانی گندم به عنوان اصلی‌ترین و مهم‌ترین غلات و قوت غالب مردم جهان افزایش چشمگیری پیدا کرد. هند نیز به عنوان دومین تولید کننده بزرگ گندم در جهان صادرات این محصول را ممنوع اعلام کرد و همین موضوع باعث شد تا یک جلسه اضطراری بین کشورهای گروه ۷ تشکیل شود و آن‌ها نیز مانع از خروج گندم و حبوبات از کشورهای خود شوند.
از طرفی روسیه با حمله به بنادر اکراین و مسدود کردن مرزها و بنادر آن عملاً خروج گندم از این کشور را که جز ده تولید کننده برتر گندم جهان است متوقف کرده و خود روسیه نیز به عنوان سومین تولید کننده بزرگ گندم در جهان پس از چین و هند مورد تحریم گسترده قرار گرفته است. در این شرایط عملاً با عدم صادرات گندم به کشورهای دیگر راهی برای تأمین گندم مورد نیاز مردم و بخش صنعتی جز از طریق تولید داخلی نیست. اتحادیه اورپا نیز صادرات حبوبات را ممنوع و دستور ذخیره آن را صادر کرده و همه این‌ها یعنی جهان در آستانه یک بحران غذایی است.

اساساً گندم نماد امنیت غذایی و یکی از مهم‌ترین و استراتژیک‌ترین محصولاتی است که هر کشوری جهت حفظ امینت خود باید ذخایر گندم خود را حفظ کرده و یا در این زمنیه به خودکفایی برسد به همین دلیل از سال‌ها قبل یک نفر در ایران مدام اصرار داشت که ما حتما باید در زمینه تولید گندم به خودکفایی برسیم. این سخن او مورد حمله شدید کارشناسان حوزه آب و کشاورزی واقع می‌شد و آن‌ها خودکفایی در این حوزه را به زیان کشور می‌دانستند. آن‌ها هیچ‌گاه نمی‌فهمیدند که ایشان چه روزهایی را می‌بیند. او که همیشه از فکر کردن به آینده سخن می‌گوید از روزهایی که دیگر نفت تمام شده و دیگر ذخایر گازی وجود ندارد، از اقتصاد مقاومتی، از تولید داخلی، از توجه به افزایش بهره‌وری و … او که همیشه فکر ایامی است که شاید دیگر خودش نباشد اوکسی نیست جز رهبر فرزانه انقلاب اسلامی.
با تمام این تفاسیر، در شرایط کنونی اگر همچنان گندم و آرد به همان شیوه سابق در کشور یعنی با یارانه دولتی تولید و توزیع می‌شد، قطعاً و یقیناً ظرف مدت کوتاهی ذخیره گندم کشور به سرعت خارج شده و ایران با یک بحران خطرناک و سنگین غذایی رو به رو می‌شد. در این شرایط دولت سیزدهم و سید ابراهیم رئیسی باید خیلی زود و سریع یارانه اقلام غذایی را قطع و صادرات آن را ممنوع اعلام می‌کرد تا چنین اتفاقی رخ ندهد. در واقع امروز باید دولت نگهبان مواد غذایی کشور باشد و تا آنجایی که می‌تواند از لوازم و ملزومات امنیت غذایی کشور حفاظت کند. به همین دلیل سید ابراهیم رئیسی با همه توان خود این کار را شروع کرده است و پای این کار ایستاده است و مصلحت یک کشور را فدای آبروی یکی دو روزه دنیا ننمود. بگذار هر چه می‌خواد فحش بدهد، ما پای کار این کشور و این انقلاب ایستاده‌ایم.

انتهای پیام/

لینک کوتاه : http://tahlilerouz.ir/?p=2872

ثبت دیدگاه

  1. بسیار عالی

  2. زنده باد رهبرم

قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.