تحلیل روز؛ یادداشت- سیدمصطفی خوشچشم: از اوایل سال جاری، طرف غربی در مذاکرات هستهای، جنگی ارادهای را شروع کرده و روی چند مورد معدود باقیمانده در زمینه تحریمها، تضامین و بسته شدن پروندههای ادعایی در آژانس سرسختی نشان میدهد. این درحالی است که غربیها طی ماههای گذشته، با ادعای اینکه تنها مورد باقیمانده در مذاکرات، خارج کردن نام سپاه از فهرست گروههای تروریستی است، آن را به حاشیه بردند. در طول این مدت، طرف غربی جنگ ترکیبی مشتمل بر انواع عملیات روانی و… راه انداخته است. حملات سایبری با استفاده از عوامل صهیونیستی برای ترور و خرابکاری، فشار دیپلماتیک از طریق شورای حکام آژانس بینالمللی انرژی اتمی، دستور توقیف محموله نفتی ایران در سواحل یونان و بازاعمال مجموعهای از تحریمها، از جمله اقداماتی بود که از سوی آنان انجام شد تا طرف ایرانی را عقب بنشاند. با شکست مجموعه این اقدامات، امریکاییها متوجه نزدیک شدن به فصل پاییز و زمستان و زمان پیش خرید نفت شدند. آنان بخوبی دریافتند که با افزایش قیمت سوخت و فشار به جامعه اروپا و امریکا، عواقب اقتصادی، سیاسی و امنیتی آن دامن طرف غربی را خواهد گرفت. از این رو، زمان کنونی را دوره حساسی برای پرداختن به اختلافات میشمارند و نظر خود در مورد مذاکرات را تغییر دادند.
طرفهای غربی، خود اذعان میکنند که اساساً دعوا، بر سر موضوع سپاه و قرار گرفتن یا نگرفتن نام آن در لیست گروههای تروریستی نیست اما بازهم، از دادن امتیازات طفره رفته و از ایران میخواهند که از خواستههای خود عقبنشینی کند و همچنان به دنبال امتیازگیری در لحظات آخر است؛ این رویکرد حاکی از عدم صداقت طرف مقابل در مذاکرات است.
در سوی دیگر، ایران نمیتواند از درخواستهای خود در سه زمینه یاد شده، عقبنشینی کند. انجام توافق- در صورتی که بتوان آن را توافق خوب خواند- برای بهبود وضعیت معیشتی و اقتصادی مردم صورت میگیرد. این مهم در صورتی محقق خواهد شد که «تحریمها» برداشته و صدها فرد، شرکت و نهادهایی که در لیست تحریمها قرار دارند از آن خارج شوند. در غیر این صورت رفع تحریمها تنها بر روی کاغذ، معنا ندارد و عملاً شرکتهایی که سهولت در تجارت را برعهده دارند، با باقی ماندن در لیست تحریمها از کارکرد خود باز میمانند.
«ارائه تضمین» از دیگر درخواستهای ایران در این مذاکرات است. هرچند سرمایهگذار خارجی به دنبال بهرهبرداری از بازار ایران به عنوان یک بازار پرسود باشد اما، این امر زمانی اتفاق خواهد افتاد که نسبت به آینده اعتماد و اطمینان داشته باشند. آنان با توجه به تجربه خروج امریکا از برجام، هیچ اعتمادی نسبت به تعهد ایالات متحده برای باقی ماندن در هیچ توافقی را ندارند و تنها در صورتی به بازار ایران باز خواهند گشت که طرف امریکایی «تضامین» محکم و مشترکی به ایران و این شرکتها بدهد. اگر قرار باشد که طرف امریکایی تضامین مربوطه را اعطا نکند، پای هیچ شرکت سرمایهگذاری خارجی به ایران باز نخواهد شد. به همان ترتیب چیزی به عنوان امتیاز اقتصادی هم عاید کشورمان نخواهد شد، به غیر از صادرات نفت به میزان یک تا یک و نیم میلیون بشکه آن هم برای مدت محدود چند ماهه. چرا که به باور اکثر کارشناسان، جمهوریخواهان در امریکا در انتخابات آتی اکثریت هر دو مجلس این کشور را به دست خواهند آورد و قبل از اینکه توافقی به طور کامل انجام شود، آن را نقض خواهند کرد. با وضعیت موجود به نظر میرسد که آنها تنها به دنبال این هستند تا نیمکره غربی را در این زمستان سرد از کمبود انرژی نجات دهند. مسأله دیگر ایران در این مذاکرات، بسته شدن پرونده ادعاهای آژانس بینالمللی انرژی اتمی است. آژانس در برابر سؤالات و ابهاماتی که مطرح کرده، بخوبی پاسخ طرف ایرانی را دریافت کرده است. اما طرف غربی با استفاده ابزاری از آژانس به منزله اهرم فشار سیاسی به ایران، مجدداً پروندههای پیش از سال ۲۰۱۵- یعنی زمان توافق- را بازگشایی کرده تا ایران را در پای مذاکرات مجبور به عقبنشینی کند. پر واضح است تا زمانی که این پروندهها بسته نشود، هیچ ضمانتی برای بقای توافق باقی نخواهد ماند و همچنان طرف غربی از آژانس به عنوان اهرم فشار استفاده خواهد کرد و ایران را مجبور به دادن امتیازات بیشتر در فردای توافق میکند. این روند باید یکبار برای همیشه پایان یابد تا بشود نسبت به هر توافقی اعتماد و اطمینان اولیه را پیدا کرد.
با توجه به جمیع جهات، «تحولات بینالمللی» در صحنه جنگ اوکراین و تایوان، کمبود انرژی و افزایش تقاضا در ماههای آینده، افزایش قیمتها و تبعات سیاسی، اقتصادی و امنیتی آن، «توان داخلی» در خنثیسازی تحریمها، گشایش روابط با کشورهای خارج از بلوک غرب و همچنین افزایش توان هستهای جمهوری اسلامی ایران و تحقق بیشتر اهداف دفاعی و منطقهای حکایت از این دارد که زمان به نفع ایران در حال سپری شدن است. طی روزها و هفتههای آتی شاهد خواهیم بود که اهرمهای طرف غربی تأثیرگذاری خود را بیشتر از دست خواهند داد و فشار ایران بر طرف غربی سنگینتر خواهد شد. اگر طرف غربی واقعگرایی را پیشه خود کند، درخواهد یافت که توافق امروز بهتر از فرداست. چرا که حداقل جو بایدن رئیس جمهور ایالات متحده امریکا بشدت نیازمند یک دستاورد برای ارائه در انتخابات پیش روی امریکاست.