به گزارش تحلیل روز، ماهها از فضای غبارآلود اغتشاشات میگذرد. در آنزمان بازنمایی که از اتفاقات خیابان میافتاد بسیار بزرگنمایی شده و مبالغهآمیز بود. این بازنمایی موجب فریب برخی از اساتید دانشگاهی اسمورسمدار نیز شد. فردی چون سید جواد طباطبای این اتفاقات را «انقلاب ملی» نامید. اما امروز این افراد برای حفظ آبروی علمی خود در حال عقبنشینی از مواضع خود هستند. این بار نوبت یرواند آبراهامیان بود.
یرواند آبراهامیان، استاد دانشگاه و مورخ معروف (نویسنده دو کتاب مشهور ایران بین دو انقلاب و تاریخ ایران مدرن) اخیرا گفتگویی با رسانه یورونیوز، پیرامون مسائل داخلی ایران داشته است. صحبتهای او در این گفتگو خشم براندازان را برانگیخته است؛ زیرا آبراهامیان در این دیدار آب پاکی را روی دست معاندین میریزد و صحبت از ماندن جمهوریاسلامی میکند. از آبراهامیان همیشه به عنوان چهرهای مخالف جمهوریاسلامی یاد میشود و این اعترافات از سوی او بار سنگینتری نسبت به برخی افراد دیگر دارد.
خبرنگار یورونیوز، در سوال ابتدایی خود از آبراهامیان میپرسد که چرا آنچه که خود آنرا «جنبش زن زندگی آزادی» مینامد بعد از گذشت ماهها و پیشبینی برخی برای انقلاب بودن آن به این نقطه رسیده است؟ پاسخ آبراهامیان از همان ابتدا صریح است؛ او میگوید: «تفسیر نادرست و امیدواری مردمی که در خیابانهای ایران حضور داشتند باعث شد تا تصویری اغراقآمیز از تبدیل شورشها در ایران به انقلاب ارائه شود در حالیکه جمهوری اسلامی اگر شرایط همینگونه که هست باقی بماند، سقوط نخواهد کرد».
مبنای این استدلال آبراهامیان، مشروعیتی است که وی برای جمهوریاسلامی قائل است. او بر خلاف دیگر معاندین ساکن خارج از کشور، دیدگان خود را بر راهپیماییهای میلیونی ۱۳ آبان و ۲۲ بهمن که جمعیتی بزرگتر از کل جمعیت اغتشاشات داشت نبست و به انتخاب مردم بین جمهوریاسلامی و معاندین اعتراف کرد. او همچنین اعتراف میکند که علیرغم اوضاع اقتصادی و مشکلات دیگر، جمهوریاسلامی همچنان مشروعیت خود را دارد و این موضوع اتفاقی چون انقلاب را ممتنع میکند.
در بخش دیگر، آبراهامیان در تکمیل حرفهای خود پیرامون امتناع انقلاب در ایران، میگوید: «بدون رخدادهای غیرقابل پیشبینی من فکر نمیکنم که جمهوری اسلامی سقوط کند. جمهوری اسلامی صرفا به خاطر تحریمهای آمریکا سقوط نمیکند یا این تصور که دیاسپورای ایرانیها (ایرانیهای خارج از کشور) فکر میکند واشنگتن از رژیم حمایت میکند و اگر به این حمایتها خاتمه دهد، جمهوری اسلامی سقوط خواهد کرد بیشتر شبیه «لا لا لند» است».
آبراهامیان در این بخش به مهمترین نقظه ضعف ضدانقلاب اشاره کرد. آنها در دنیایی دیگر زندگی میکنند و بیشتر در حقیقت خود خواسته و خود ساخته خود سیر میکنند تا واقعیتهای میدانی.
خبرنگار از موضوع رهبری رضا پهلوی، سوالاتی را مطرح میکند و سناریوی رهبری فرزند یک شاه مخلوع نیز چندان به مذاق نویسنده کتاب ایران بین دو انقلاب خوش نمیآید. او در پاسخ به چرایی کم اقبالی جامعه به رضا پهلوی میگوید: «حضور شاهزاده جوان یا هر چیز دیگری که میتوان اسمش را گذاشت به عنوان رهبر، باعث تضعیف اعتراضات و تقویت رژیم خواهد شد. چرا که مردم خواهند پرسید اعتبار دموکراتیک و سکولار او از کجا آمده؟»
در پایان نیز او پیشبینی میکند که جمهوریاسلامی سقوط نخواهد کرد و آب پاکی را روی دست معاندین میریزد. بنظر میرسد نظریه پردازان امروز در حال اعلام برائت از نظرات جوزده خود پیرامون اغتشاشات در ایران هستند. نظراتی که تا حدود زیادی تحت تاثیر از روایت رسانههای بیگانه از اغتشاشات بود که بسیاری را دچار سهلاندیشی کرد.
زن،زندگی، آزادی یک سوتفاهم بزرگ بود
پس از فوت مهسا امینی، دولتهای غربی و معاندین که مدتها منتظر فرصتی برای برهم ریختن جامعه ایران بودند، فرصت را غنیمت شمردند و بر آتش اعتراضی که پیرامون کج عملکردی در مسئله فوت مهسا امینی بود، دمیدند. اما در همان روز صفر این عملیات، شاید بتوان گفت تحلیل کافرمایان و کارگران از وضعیت متفاوت بود.
بدنه معاندین با تمام قوا وارد صحنه شدند. از تلاش منافقین برای عملیاتهای خیابانی گرفته تا عملیات رسانهای در شبکههای ماهوارهای همه و همه تلاش کردند تا جمهوریاسلامی را ساقط کنند. موج تبلیغات ایجاد شده توسط معاندین، آنها را به سمتی برد که دچار مغالطه «آرزواندیشی» شدند. دولتهای غربی نیز از این وضعیت رضایت داشتند زیرا آنرا را راهی برای امتیازگیری از ایران میدانستند.
اما امروز غربیها به دنبال امتیازگیری از ایران در میز مذاکرات هستند و معاندین، در پی قصهسرایی برای سرنگونی جمهوریاسلامی هستند. شاید اگر امروز سیدجواد طباطبایی نیز زنده بود، از تئوری عجولانه «انقلاب ملی» که اغتشاشات را به عنوان یک انقلاب مهم و عظیم معرفی کرده بود اعلام برائت میکرد. پروژه براندازی، کاملا شکست خورده است.
منبع: رجانیوز